امام جمعه موقت تهران در خطبه های نمازجمعه روز ۱۷ تیرماه گفته بود: از نظر ما هم دزدی و اختلاس گناه به شمار می رود و هم بی حجابی گناه است. اتفاقا بسیاری از بی حجاب ها زنها و بچه های همان دزدها هستند. این جملات واکنش های گسترده و منفی زیادی در پی داشت و حتی بسیاری از اصولگرایان و افراد موافق حجاب هم به آن معترض شدند.
دامنه اعتراض ها ادامه یافت تا اینکه سید احمد خاتمی روز ۷ مردادماه و باز هم در خطبه های نمازجمعه تهران درباره سخنان قبلی اش توضیح داد. توضیحات او اینگونه بود؛
«من گفتم بسیاری از بیحجابها برخاسته از همین خانوادههایی هستند که تدین ندارند؛ این حرفی بود که من زدم. اصلاً در کلام من اسمی از «دزدها» نبود. بعد از خطبه دیدم که منتشر شده فلانی گفته است که اکثر بیحجابها از خانواده دزدها هستند. بخشی از حرف من را تحریف کردند. گفته بودم بسیاری از کسانی که «بیحجاب هستند» اما «شلحجابی و کمحجابی» را به حرف من اضافه کردند. کم حجابی هم گناه است اما من درباره «بیحجابی» حرف زدم. من گفتم اکثر آنها یعنی برخی از آنها؛ چه بسا یک خانمی از خانواده متدینی باشد اما از آنها بریده باشد. من گفتم «اکثر»؛ اکثر مفهوم دارد. کلمه دزد را من اصلاً نگفتم؛ هم تلویزیون این خطبهها را پخش کرده است و مردم دیدهاند و هم مکتوب خطبهها که از ابتدا تا انتها آن را مینویسم موجود است.»
دو روز بعد اما با انتشار فایل صوتی خطبه های روز ۱۷ مردادماه سید احمد خاتمی مشخص شد که ماجرا اصلا هم اینگونه نبوده و او دقیقا در جملاتی همان حرف های حاشیه ساز را زده بود. جملات او دقیقا اینها بود؛
«تا میگی حجاب، میگن گیر ندید به چهار تا تار موی زن، گیر بدید به دزدیها، گیر بدید به اختلاس، شما عزیزانی که پای این خطبهها بودید، از جمله کسانی که خیلی گیر دادهایم و گیر میدهیم و گیر خواهیم داد به دزدیها و اختلاس، خطبای جمعه از جمله بنده بودند. ما به اندازه کافی به آنها گیر دادهایم، گیر درست هم دادهایم. قوه قضاییه هم بحمدلله بسیار خوب در این عرصه عمل کرده، لکن بزرگ شمردن گناهی به معنای تحقیر گناه دیگر نیست. دزدی گناهه، اختلاس گناهه، بیحجابی هم گناهه. اتفاقا بسیاری از این بیحجابها زن و بچه همون دزدا هستند.»
روز ۱۱ مرداد نوبت توضیح بعدی سید احمد خاتمی رسید و او طی سخنانی در جمع عزاداران حسینی (ع) گفت: «اینجانب در خطبه گذشته که در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۱ ایراد شد در یادداشت خود که همه خطبهها را قبل از ایراد مینویسم، این جمله را ندیدم که اکثر بی حجابها از خانوادههای دزدها هستند و در تلویزیون هم ندیدم، لذا به این باور رسیدم که آن را نگفتم و آن را در خطبه این هفته ۷ مرداد ۱۴۰۱ ابراز کردم، ولی بعد از نماز برخی نمازگزاران محترم جمعه گفتند که در خطبه قبل گفتهاید، بنابراین تردیدی ندارم که این جمله سبق لسان و ناخواسته بوده است.»
بحث این نوشته بر سر چالش و ایراد نسبت دادن زنان بد حجاب یا بی حجاب به خانواده دزدان و فاسدان اقتصادی نیست. بحث بر سر چیز دیگری است. شاید کمتر کسی باشد که این روایت را بخواند و قانع شود که دو مورد توضیحات سید احمد خاتمی در روزهای ۷ و ۱۱ مردادماه صادقانه و بی پیرایه بوده باشد. به عبارتی تناقض در این دو توضیح آنقدر زیاد است که حتی شاید ساده ترین افراد هم متوجه آن بشوند.
نسبت دادن گروهی از جامعه بدون داشتن سند و مدرک و شاهد محکمه پسند به دزدان و فاسدان، یک توهین گروهی و عمومی است که اشکالات خود را دارد. اشکال بدتر اما تلاش برای رفع و رجوع این جملات با پیش کشیدن روایتی غیرواقعی و باورناپذیر است. چنین تلاشی از هیچ انسانی در هیچ چارچوب اخلاقی پسندیده نیست و وقتی آن فرد یک روحانی در مقام امام جمعه باشد که داشتن «عدالت» از شروط آن جایگاه است، مشکل مضاعف خواهد بود.
سوال اینکه چنین روایت تناقض آلود و غیرقابل باوری از دلایل به زبان آوردن آن جملات توهین آمیز، چه نسبتی با شرط «عدل» دارد؟
مساله دوم اما این است که اگر بپذیریم حتی روایت آقای سید احمد خاتمی از دلایل به زبان آوردن آن جملات کاملا صادقانه باشد، باز هم یک اشکال بزرگ در میان خواهد بود. فرض که آقای خاتمی خطبه های خود را از روی کاغذ می خواند و این جمله روی کاغذ نبوده و همان زمان به زبان وی جاری شده. آیا چنین دلیلی زشتی آن جمله و بار سنگین اتهام و توهین عمومی آن را توجیه می کند؟
آیا یک خطیب جمعه نباید اینقدر بر زبان و کلام خود مسلط باشد که چنین جمله سنگین و اتهام آمیزی را فارغ از اینکه آن را قبلا یادداشت کرده یا نکرده، مطرح نکند؟ مگر برای کنترل زبان و کلام باید قبل از بیان جملات حتما آنها را مکتوب کرده باشند؟ مگر آن جملات چقدر پیچیدگی ادبی و منطقی داشت که آقای خاتمی هنگام به زبان آوردن آنها از کراهتش مطلع نبود؟ واقعا شان یک روحانی بلندپایه در مقام امام جمعه این است که نتواند در لحظه ناپسندی سخن خود را درک و آن را کنترل کند؟
این البته نه اولین بار بود که آقای خاتمی اتهامی را بدین شکل به گروهی منتسب می کرد و نه آقای خاتمی تنها فردی است که آزادانه در ایران چنین می کند. مع الاسف این رویه ای مستمر خصوصا در مقابل گروه های سیاسی رقیب و گروه های اجتماعی متفاوت است که مکررا در حال تکرار می باشد. رویه ای که نه توجیه شرعی دارد و نه مثل مورد یاد شده وقتی خود افراد در صدد توضیح درباره آن بر بیایند امکانی برای توجیه آن است.
تنها راه چاره در برابر این دست گفتارها، پایان دادن به این مسیر و عذرخواهی است که گویا قرار نیست شاهد هیچکدام باشیم.
این خبر تکمیل میشود
پیجر همه جا، از اتاق کودک تا میز کافه و رستوران
در گفتوگوی فراز با «علی بهشتی نیا»، کارشناس آموزشی بررسی شد
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با فراز:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک